ولی حیف که ارباب "قتبل العبرات" است
ولی حیف که ارباب "اسیر الکربات" است
ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه یار است و زنی محو تماشاست
زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که "الشّمرُ ..."
خدایا چه بگویم "که شکستند سبو را وبریدند ..." دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم
از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی،
قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی،
تو کجایی ... تو کجایی...