تاريخ : دو شنبه 28 ارديبهشت 1394 | 11:8 | نويسنده : سحر
تاريخ : دو شنبه 17 فروردين 1394 | 7:27 | نويسنده : سحر



کارت پستال تبریک روز مادر

معذرت میخواهم فیثاغورس ....چرا که مادر من سخت ترین معادلات است!

معذرت میخواهم نیوتن ...چرا که مادر من راز اصلی جاذبه است!

مرا ببخش ادیسون ...چرا که مادر من اولین چراغ زندگی من است!

معذرت میخوام افلاطون ...چرا که این مادر من است که شهر فاضله قلب من است!

ببخشید رومیو... چرا که همه راه ها به عشق مادر من ختم میشود...!

معذرت میخوام ژولیت ...چرا که مادرم عشق من است !

آری مادر من همه ی هم ی دنیای من است "عاشقانه دوستت دارم"


تاريخ : سه شنبه 4 فروردين 1394 | 17:59 | نويسنده : سحر

ایت الله حائری شیرازی در مورد لقمه حرام میفرمایند:
اهن ربا ذره ی اهن را هرکجا که باشد به سمت خود میکشد.اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک اهن ربا عبور دهید اهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد اما اگر مقداری خرده اهن را درون پنبه قرار دهیم در این حالت پنبه به سمت اهن ربا کشیده شده و به ان جذب میشود.
در خود پنبه جذب نمیشود بلکه براده های اهنی که با خود اهن ربا هم جنس هستند به سمت ان کشیده میشوند.
معصیت ها مثل اهن ربا و لقمه حرام مانند ذرات اهن است.وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد.میتواند از کنار معصیت ها عبور کند و خود را نگه دارد.اما وقتی که لقمه حرامی را خورد.از کنار معصیت که میگذرد مجذوب ان میشود.

این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است!


تاريخ : دو شنبه 25 اسفند 1393 | 17:36 | نويسنده : سحر



سوگند به روز وقتی که نور میگیرد و به شب وقتی ارام میگیرد که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کرده ام(ضحی 1تا3)
افسوس که هر کس را فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی(یس30)
و از تمام پیام هایم روی برگرداندی(انعام4)
و با خشم رفتی و فکر کردی که هرگز بر تو قدرتی نداشته ام(انبیاء78)
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان گمان بردی خودت برهمه چیز قدرت داری(یونس24)
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمیتوانستی و نمیتوانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمیتوانی از او پس بگیری(حج73)
پس چون مشکلات از بالا به پایین امدند و چشم هایت از وحشت فرو رفتندو تمام وجودت لرزید گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من شک داشتی(احزاب10)
تا زمین با ان وسعت بر تو تنگ امد پس حتی از خودت هم به تنگ امدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی که من مهربان ترینم در بازگشتن(توبه118)


تاريخ : دو شنبه 25 اسفند 1393 | 17:19 | نويسنده : سحر
 
 

تاريخ : یک شنبه 17 اسفند 1393 | 17:7 | نويسنده : سحر

 

ببخش خودت را عکس های رمانتیک و زیبای بارانی  - www.jazzaab.ir

برایِ تمامِ راه های نرفته?

برایِ تمامِ بی راه های رفته

ببخش ،بگذار احساست 

قدری هوایی بخورد ...

گاهی بدترین اتفاق ها

هدیه ی زمانه و روزگارند

تنها کافیست خودمان باشیم !

که خود را برای تمامی ِ این بی راه ِ رفتنمان ببخشیم

و به خودمان بیائیم

تا خدا تمامی ِ درهای که به خیال ِ باطلمان بسته را به رویمان باز کند.

خطاهایت را بشناس 

آنها را پذیرا باش

و تنها بین ِ خودت و خدایَت نگهشان دار

این دنیا نامحرم بد دل

نامحرم نامروت زیاد دارد! 

تا دست خدا هست؛ تا مهربانیش بی انتهاست

تا می گویی خدایا ببخش

به دورت می گردد و می بوستت و می گوید جانم چه کرده ای مگر؟

دیگر تو را چه نیاز به آدمها ؟

تنها خودت باش و 

زیبا بمان

و بگذار با دیدنت

هر رهگذر ِ ناامیدی

لبخندی بزند

رو به آسمان 

و زیرِ لب بگوید :

هنوز هم می شود از نو شروع کرد ... !


تاريخ : پنج شنبه 25 دی 1393 | 12:17 | نويسنده : سحر


 

 

بر چادر مشکی ات،نستعلیق می نویسم عشــق را

 

وقتی که این "احرام سیاه" را می پوشی و

 

 حج شکوهمند حیا را به جا می اوری

 

آنگاه طواف می کنند تو را صفوف فرشته ها و 

 

 متبرک می کنند بال هایشان را به 

 

تاروپود حریم آسمانی ات

 

تو...گمنام ترین "حاجیه" امروز زمان هستی

 




تاريخ : چهار شنبه 17 دی 1393 | 12:55 | نويسنده : سحر

خارجیه ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﺣﻮﺻﻠﺶ ﺳﺮ ﻣﯿﺮﻩ، ﮔﯿﺮ ﻣﯿﺪﻩ
ﺑﻪایرانیه ﮐﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻩ... ﻣﯿﮕﻪ ﺑﯿﺎ ﻧﻔﺮﯼ 2
ﺗﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺑﭙﺮﺳﯿﻢ
ﻫﺮ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﯼ 5 دلار ﺑﺪﻩ
ﺑﻬﻢ
ﻫﺮ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻡ 50 دلار
ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ ایرانیه ﺑﺎ ﺑﯽ ﻣﯿﻠﯽ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ...
ﺧﻼﺻﻪ ﻃﺮﻑ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﻪ: ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ
ﺗﺮﯾﻦ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﭼﻘﺪﺭﻩ؟
ایرانیه ﺑﺪﻭﻥ ﻓﮑﺮ 5 دلار ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻪ خارجیه
بعد ایرانیه ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ: ﺍﻭﻥ ﭼﯿﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺳﻪ ﭘﺎ ﺍﺯ ﮐﻮﻩ ﺑﺎﻻ
ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﺑﺎ 4 ﭘﺎ ﻣﯿﺎﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ؟
خارجیه ﯾﻪ ﻣﺪﺗﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ... ﻟﭗ ﺗﺎﭘﺸﻮ ﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﻪ... ﺍﺯ
ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﺎﺵ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ... ﺧﻼﺻﻪ ﮐﻠﯽ ﮐﻼﻓﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ 50
دلار ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻪ
ایرانیه ﺳﺮﯾﻊ 50 دلارو ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﺟﯿﺒﺶ
خارجیه ﺍﺯش ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ: ﺧﺐ ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﻣﻮﺟﻮﺩﻩ ﭼﯽ
ﻫﺴﺖ؟
ایرانیه 5 دلار ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻬﺶ... ﻣﯿﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ



 


تاريخ : چهار شنبه 3 دی 1393 | 18:57 | نويسنده : سحر

 

 

 

 

عکسهای خنده دار سال 93

تصاویر خنده دار سال 93

 

عکسهای خنده دار سال 93

عکس های طنز سال 93

 

عکسهای خنده دار سال 93

عکس های خنده دار سال 1393

 

عکسهای خنده دار سال 93

عکس های بسیار خنده دار سال 93

 

عکسهای خنده دار سال 93

عکس های خنده دار در سال جدید

 

عکسهای خنده دار سال 93

عکسهای جالب و خنده دار سال 93

 

عکسهای خنده دار سال 93

 

 

 

 

عکسهای خنده دار سال 93

عکس خنده دار سال 93

 

عکسهای خنده دار سال 93

 

 

تاريخ : سه شنبه 2 دی 1393 | 13:0 | نويسنده : سحر

 


 

 


 


تاريخ : یک شنبه 9 آذر 1393 | 17:34 | نويسنده : سحر

تعدادی از دانشمندان جمع شدند تا با تحقیق در متن قرآن ؛ خطا و اشتباهی در آن بیابند و به این ترتیب قرآن را رد کنند!!!!.

لذا بسیار در متن قرآن و کلمات آن دقت کردند تا اینکه به این آیه رسیدند که در مورد داستان حضرت سلیمان است که وقتی مورچه ای لشکر حضرت سلیمان را میبیند به سایر مورچه ها میگوید :پناه بگیرید تا لشکر سلیمان شما را خرد نکنند

(لایحطمنکم)

در حالی که:

این کلمه با مصدر (تحطیم = خرد شدن شیشه) در زبان عربی فقط در مورد شیشه به کار میرود اما مورچه ها آن را درباره ی خود بکار برده اند.!!!

پس این اشکالی است که میتوان به متن قرآن گرفت !!!!

بعد از آن یک دانشمند استرالیایی در تحقیقات علمی خود کشف کرد که:بیش از 75 درصد از غشای خارجی بدن مورچه ها را شیشه تشکیل میدهد

و با کشف این معجزه ی قرآن بلافاصله به اسلام ایمان آورد و مسلمان شدنش را اعلام نمود

انتشاردهید به افتخار قرآن

 


تاريخ : چهار شنبه 14 آبان 1393 | 17:1 | نويسنده : سحر

 

 

 

 

امام حسین علیه السلام، محرم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اقا یواش بال و پرت تیر میخورد

اینجا تمام دور و برت تیر میخورد

بی دست میروی و زمین میخوری و آه

یعنی حرم ببین سپرت تیر میخورد

یک چشم تیر و چشم دگر کودک رباب

همراه مشک، چشم ترت تیر میخورد

هرکس رسید جرعت سقا کشان گرفت

ای خاک بر سرم که سرت تیر میخورد

لعنت به حرمله که ز شوری چشم او

هر گوشه گوشه ی جگرت تیر میخورد

ام البنین ببین که دعا مستجاب شد!!!

ام البنین ببین قمرت تیر میخورد!!!

رو به مدینه میکنی و یاد مادرت

در جمله های شعله ورت تیر میخورد

با چشمهای خیس پیمبر خطاب کرد

زهرای من برو...پسرت تیر میخورد

تا پر کشید ناله ی ادرک اخای تو

هر واژه واژه ی خبرت تیر میخورد

آمد حسین موی پریشان و پا کشان

گفتی برو حسین که پرت تیر میخورد

ارباب خیمه های حرم خم شده قدت

مولای من مگر کمرت تیر میخورد؟

لبخند میزنی که فدای سرت حسین

                                                                دارد کمی برادرت تیر میخورد

 


تاريخ : چهار شنبه 14 آبان 1393 | 16:59 | نويسنده : سحر

ای مشک! چرا ساقی دربار نیامد؟

ما تشنه ی عشقیم...چرا یار نیامد؟

ای کاش که می آمدی و عمه نمی گفت ؛

ای اهل حرم ! میر و علمدارنیامد.


تاريخ : دو شنبه 6 مرداد 1393 | 1:1 | نويسنده : سحر

بیایید خدا را شکر کنیم به خاطر نعمت هایی که داریم و از آن بی خبریم :

اگر جمعیت زمین صد نفر باشد, با نسبت هایی که امروز وجود دارد خواهیم داشت : - از هر صد نفر ۵۷ نفر آسیایی , ۲۱ نفر اروپایی , ۸ نفر افریقایی و ۶ نفر امریکایی (جنوبی و شمالی) -

از هر صد نفر ۵۲ زن و ۴۸ مرد -

از هر صد نفر ۳۰ نفر سفید پوستند و ۷۰ نفر رنگین پوست -

از هر صد نفر ۳۰ نفر مسیحی و ۷۰ نفر غیرمسیحی -

از هر صد نفر ۶ نفر (و یا ۵۹% ) کل ثروت دنیا را دارند که از امریکای شمالی هستند -

از هر صد نفر ۸۰ نفر در فقر زندگی می کنند -

از هر صد نفر ۵۰ نفر از سوء تغذیه خواهند مرد - از هر صد نفر ۷۰ نفر می توانند بخوانند -

از هر صد نفر فقط یک نفر تحصیلات عالی دارد -

از هر صد نفرفقط یک نفر کامپیوتر

دارد اگر شما هرگز مرگ خویشاوندی را در جنگ ندیده اید و اگر هرگز برده نبوده اید بدانید که از ۵۰۰ میلیون نفر خوشبخت ترید زیرا آنها دیده اند .

اگر خوراکتان را در یخچال نگه میدارید و پوشاکتان را در کمد ,اگر سقفی بالای سر دارید و جایی برای خواب , بدانید از ۵۷% کل جمعیت دنیا ثروتمندترید زیرا از هر ۱۰۰ نفر ۵۷ نفر این امکانات را ندارند . **

پس قدر خود را بدانید . و حداقل کمی شکرگذارخدا باشیم . اگر امروز که بیدار شدید بیشتر احساس سلامت کردید تا مریضی ، شما خوشبخت تر از یک میلیون نفری هستید که تا آخر این هفته بیشتر زنده نیستند.

اگر هیچ وقت خطر جنگ را تجربه نکرده ای و تنهایی زندان را حس نکرده ای ، در شمار ۵۰۰ میلیون نفر آدم خوشبخت دنیا هستی .

اگر می توانی در یک جلسه مذهبی شرکت کنی بدون اینکه اذیت و آزار، دستگیری ، شکنجه و وحشت از مرگ داشته باشی خوشبخت تر از سه میلیون نفر در جهان هستی.که با ترس و لرز و بیم از مرگ در مراسم مذهبی شرکت می کنند.

اگر در جیب یا کیف خود پول داری و می توانی گاهی کمی پول خرج کنی ، جزو ۸ درصد آدمهای پولدار دنیایی. اگر پدر و مادرت هنوز زنده اند و هنوز با هم زندگی می کنند .

تو واقعا در نعمت بسر می بری قدر خانواده خود را بدان . اگر سرت را بالا می گیری و لبخند می زنی و احساس خوبی داری ، تو خوشبختی ، چون خیلی ها می توانند این کار را بکنند ، ولی اکثرا نمی کنند. اگر امروز و دیروز دعا کردی ، واقعا خوشبختی ، چون اعتقاد داری که خدا صدای ما را می شنود و به ما جواب می دهد.


تاريخ : جمعه 3 مرداد 1393 | 1:30 | نويسنده : سحر

کفر و دین بی قرار می جنگد

یا علی!ذوالفقار می جنگد

جنگ بدر است و خندق و حنین

غزه با افتخار می جنگد

                *****

آب و آذوقه نیست در غزه

سخت باید گریست بر غزه

گرگ های درنده آمده اند

دور آدم کشی است در غزه

 

میثم امانیl


تاريخ : جمعه 6 تير 1393 | 18:48 | نويسنده : سحر

 

 


 

 

 

 

 

عکسهای دیدنی دوشنبه : 15 آذر 1389

 

عکسهای دیدنی دوشنبه : 15 آذر 1389

 

عکسهای دیدنی دوشنبه : 15 آذر 1389


تاريخ : جمعه 6 تير 1393 | 18:36 | نويسنده : سحر

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

تصاویر خنده دار از سوژه های ایرانی

 


تاريخ : جمعه 6 تير 1393 | 17:39 | نويسنده : سحر

عروس عادی: با اجازه بزرگترها بله …….. (اصولا مثل بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میکنه)

عروس لوس: بع……….له

عروس زیادی مؤدب: با اجازه پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم، دایی جون، عمه جون،…، زن عمو کوچیکه، نوه خاله عمه شکوه، اشکان کوچولو، … ، مرحوم زن آقاجان بزرگه ، قدسی خانوم جون ، … ، … (این عروس خانوم آخر هم یادش میره بگه بله واسه همین دوباره از اول شروع میکنه به اجازه گرفتن)…!

عروس خارج رفته: با پرمیشن گریت ترهای فمیلی … اُ یس

عروس خجالتی: اوهوم

عروس قلدر: به کوری چشم پدر شوهر و مادر شوهر و همه فک و فامیل این بزغاله (اشاره به داماد) آره…. ( وضعیت داماد کاملا قابل پیش بینی است)

عروس هنرمند: با اجازه تمامی اساتیدم، استاد رخشان بنی اعتماد، استاد مسعود کیمیایی، …، اساتید برجسته تاتر، استاد رفیعی، مرحوم نعمت ا.. گرجی ، شیر علی قصاب هنرمند، روح پر فتوه مرحومه مغفوره مرلین مونرو، مرحوم مارلین دیتریش، مرحوم مغفور گری گوری پک و … آری می پذیرم که به پای این اتلوی خبیث بسوزم چو پروانه بر سر آتش………

عروس داش مشتی: با اجزه بروبکس مُجلی نیست من که پایه ام…….

عروس فمنیست: يعني چی؟! چه معنی داره همش ما بگیم بله … چقدر زن باید تو سری خور باشه چرا همش از ما سؤال می پرسن ! … یه بار هم از این مجسمه بلاهت (اشاره به داماد) بپرسین …

عروس لال : اعه اوییعه اعهععهیت …. :D جدی نگیرید گفت بعله

عروس مرد سالار : با اجازه آقام اگه اجازه بدند که نمیدونم اجازه رو میدند یا نه … میگم میشه اول از آقام بپرسید میترسم اجازه ندند :D حالا میریم سراغ مرد سالار خونواده : خانوم اجازه هست بگو عروس مرد سالار : وقتی آقام گفتند بله من دیگه رو حرفشون حرف نمیزنم :D


سحرگاهان به قصد روزه داری // شدم بیدار از خواب و خماری

برایم سفره ای الوان گشودند // به آن هر لحظه چیزی را فزودند

برنج و مرغ و سوپ وآش رشته // سُس و استیک با نان برشته

خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم // کمی از این کمی از آن چشیدم

پس از آن ماست را کردم سرازیر // درون معده ام با اندکی سیر

وختم حمله ام با یک دو آروغ // بشد اعلام بعداز خوردن دوغ

سپس یک چای دبش قند پهلو // به من دادند با یک دانه لیمو

خلاصه روزه را آغاز کردم // برای اهل خانه ناز کردم

برای اینکه یابم صبر و طاقت // نمودم صبح تا شب استراحت

دوپرس ِ کلّه پاچه با دو کوکا // کمی یخدر بهشت یک خورده حلوا

به افطاری برایم شد فراهم // زدم تو رگ کمی از زولبیا هم

وسی روزی به این منوال طی شد // نفهمیدم که کی آمد و کی شد

به زحمت صبح خود را شام کردم // به خود سازی ولی اقدام کردم

به شعبان من به وزن شصت بودم // به ماه روزه ده کیلو فزودم

اگرچه رد شدم در این عبادت // به خود سازی ولیکن کردم عادت

خدایا ای خدای مهر و ناهید // بده توش و توانی را به« جاوید»

که گیرد سالیان سال روزه // اگرچه او شود از دم رفوزه


تاريخ : چهار شنبه 27 آذر 1392 | 19:23 | نويسنده : سحر

ببین غمگین، ببین دلتنگ دیدارم... ببین خوابم نمی آید، بیدارم... نگفتم تا کنون، اما کنون بشنو: تورا بیش از همه کس دوست میدارم

http://up12.persianfun.info/img/91/12/pfun/Namayeshe%20Ehsas%2010/18.jpg


تاريخ : یک شنبه 19 آبان 1392 | 13:7 | نويسنده : سحر

ولی حیف که ارباب "قتبل العبرات" است

ولی حیف که ارباب "اسیر الکربات" است

ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه یار است و زنی محو تماشاست

 زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که "الشّمرُ ..."

خدایا چه بگویم "که شکستند سبو را وبریدند ..." دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم

 از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی،

قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی،

 تو کجایی ... تو کجایی...


تاريخ : چهار شنبه 27 شهريور 1392 | 11:15 | نويسنده : سحر


ده مرد و یک زن

 
                                      ده مرد و یک زن

ده مرد و یک زن به طنابی آویزان بودند
 
طناب تحمل وزن یازده نفر را نداشت
 
باید یکنفر طناب را رها میکرد وگرنه همه سقوط میکردند
 
زن گفت: من در تمام عمر همیشه عادت داشتم که داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم
 
کنم و در مقابل چیزی مطالبه نکنم... من طناب را رها میکنم چون به فداکاری عادت دارم
 
 در این لحظه مردان سخت به هیجان آمدند و شروع به کف زدن کردند
 
 
هوش خانوم ها روهیچگاه دست کم نگیرید


تاريخ : سه شنبه 26 شهريور 1392 | 16:27 | نويسنده : سحر

دل خوش از آنیم که حج میرویم
غافل از آنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همینجاست کجا میرویم
حج بخدا جز به دل پاک نیست
شستن غم از دل غمناک نیست
دین که به تسبیح و سر و ریش نیست
هرکه علی گفت که درویش نیست
 صبح به صبح در پی مکر و فریب
شب همه شب گریه و امن یجیب


تاريخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392 | 15:10 | نويسنده : سحر

  این شعر کاندیدای شعر برگزیده سال ۲۰۰۵ شده است. توسط یک کودک آفریقایی نوشته شده که در همان سال در سازمان ملل نیز خوانده شد.
او استدلال شگفت‌انگیزی دارد!

This poem was nominated poem of 2005. Written by an African kid, amazing thought : “When I born, I Black, When I grow up, I Black, When I go in Sun, I Black, When I scared, I Black, When I sick, I Black, And when I die, I still black…
And you White fellow, When you born, you pink, When you grow up, you White, When you go in Sun, you Red, When you cold, you blue, When you scared, you yellow, When you sick, you Green, And when you die, you Gray… And you call me colore???

وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ می‌شم، سیاهم، وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می‌ترسم، سیاهم، وقتی مریض می‌شم، سیاهم، وقتی می‌میرم، هنوزم سیاهم…
و تو، آدم سفید، وقتی به دنیا میای، صورتی‌ای، وقتی بزرگ می‌شی، سفیدی، وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای، وقتی می‌ترسی، زردی، وقتی مریض می‌شی، سبزی، و وقتی می‌میری، خاکستری‌ای… و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟


تاريخ : سه شنبه 22 مرداد 1392 | 18:5 | نويسنده : سحر

 

واقعا عجيبه ببين يه جاروبرقي چقدر كاربرد داشته و ما نميدنستيم

منبع : www.Archive.khatekhalagh.com

 

 

کله ملق شدن یک دزد توسط یه دختر


 

 

وقتي اعصاب ها خط خطي ميشوند

 

 

وقتي ما توي صف  هستيم

 

تقلب يعني همين

 

عجب اعتماد به نفسي

 

نظر بدهيد اين يك دستور است

 


تاريخ : سه شنبه 22 مرداد 1392 | 10:32 | نويسنده : سحر
تاريخ : یک شنبه 20 مرداد 1392 | 1:22 | نويسنده : سحر

http://axgig.com/images/65521455708188406818.jpg

ابتکار جالب

http://axgig.com/images/75558026662279069726.gif

بدون شرح
http://axgig.com/images/72731959990637613420.gif

 

 

 

 

اخیرا دوچرخه ای عجیب و غریب توسط یک مخترع ساخته شده است که نه صندلی برای نشستن دارد و نه پدالی برای رکاب زدن!

مشخص نیست هدف این طراح از ساخت دوچرخه ای که پاهای دارنده آن روی زمین است و عملا صاحبش روی زمین راه می رود، چیست؟!

http://axgig.com/images/35339272513571686343.gif


بـــــــدون شـــــرح

 

خرهای سال ۲۰۶۹

http://axgig.com/images/74526542373820447869.jpg

عجب خلاقیتی

http://axgig.com/images/66837492900180587549.jpg

یکی بهــــــــم میگــــــــــه این چیـــــــه؟

http://www.axgig.com/images/69892888015721193373.jpg

 واي مامانم اينا

http://www.meliyat.com/news_images/th_b_image_news_7755.jpg

این دیگه خیلی باحاله......

http://media.jamnews.ir/Larg1/1391/06/19/IMG10083444.jpg

http://axgig.com/images/87586921598368726920.gif

بـــــــــــدون شــــــــــرح

http://s3.picofile.com/file/7496985913/270617_314165312014343_1469499907_n.gif 


 
نظر يادتون نره...


تاريخ : جمعه 18 مرداد 1392 | 13:37 | نويسنده : سحر

اهل حال

 

 

حال اهلِ حال، صاحب مال می داند که چیست          

 

مرد صاحب مال، عشق و حال می داند که چیست

 

 

 

آنکه یک چندی در ایران کرده باشد زندگی

 

 حیف و میلِ مال بیت المال می داند که چیست

 

 

 

آنکه بر همسایگان بخشیده باشد نفتِ مفت

 

رمز دیپلوماسی فعال! می داند که چیست

 

 

 

فکر کردی آن زمین خواری که پشتش محکم است

 

حرمت اوقاف یا انفال می‌داند که چیست؟

 

 

 

"شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه ام"

 

بار عشق و مفلسی حمّال می داند که چیست!

 

 

 

"سخت می‌گیرد جهان بر مردمان سخت کوش"

 

کار آسان را فقط دلال می‌داند که چیست

 

 

 

در پی درس و هنر رفتن تهش بیچارگی است

 

زندگی بازیکن فوتبال می داند که چیست

 

 

 

آن پزشکی که بگیرد زیرمیزی از کجا

 

حال آن اورژانسی بد حال می داند که چیست؟

 

 

 

فرد مستضعف بدان از چند نقطه، چند عضو

 

سوز حقی را که شد پامال می‌داند که چیست

 

 

 

نکته ای را که در این اشعار باشد مستتر

 

یک جوان انتِلکتوآل می داند که چیست

 

 

 

ور نه اینها را که ما عریان و روشن گفته ایم

 

هر کسی حتی خر دجّال می‌داند که چیست

 

 

 

قدر زر زرگر شناسد قدر شعر بنده را

 

شاطر و کلّه پز و بقال می‌داند که چیست

 

 

 

ارتباط بین این ابیات پیچاپیچ را

 

 غالباً تنها "شکرتیغال"1 می‌داند که چیست      

     

 


تاريخ : جمعه 18 مرداد 1392 | 13:25 | نويسنده : سحر


 

 

 

 

 

 

 

سنگ قبر

 

 

 

 


 

 

روی قبرم ننویسید خل و چِل بوده است

 

 

 

بنویسید که یک عارف کامل بوده است

 

 

 

همه شب تا به سحر - گرچه ریا خواهد شد-

 

 

 

گرم ادعیّه و اذکار و نوافل بوده است

 

 

 

چه دروغی؟ بله؟ کنتور که نمی اندازد

 

 

 

فلذا ذکر نمایید که خوشگل بوده است

 

 

 

ننویسید شپِش ساکن جیبش بوده

 

 

 

بنویسید پر از پول و تراول بوده است

 

 

 

ننویسید که تا رشت نرفته بلکه

 

 

 

دائما" آنتالیا توی سواحل بوده است

 

 

 

ننویسید نرفته است به عمرش کافه

 

 

 

شام شاهانه او نون و فلافل بوده است

 

 

 

ننویسید گرفتاری و بدبختی هاش

 

 

 

سوژه روضه ارباب مقاتل بوده است

 

 

 

صفت شاعر اگر دلخوشی و بیکاری است

 

 

 

بنویسید که او عاطل و باطل بوده است

 

 

 

خود به شغل من اگر گیر زیادی دادند

 

 

 

بنویسید که در میکده شاغل بوده است

 

 

 

قلمش را به دو تا سکه نداده اما

 

 

 

با سه تا سکه به این  مسأله مایل بوده است!

 

 

 

طنز او دست کم از ایرج زاکانی! نیست

 

 

 

غزلش تازه تر از سعدیِ بیدل! بوده است

 

 

 

گاهگاهی سخن از رنج خلایق گفته

 

 

 

و در اینجا سخنش زهر هلاهل بوده است

 

 

 

(آنکه باید بخورد، می خورَد و این بدبخت

 

 

 

بیخودی قاطی این جور مسائل بوده است)

 

 

 

عشق اگر نوعی از اچ آی ویِ گاوی باشد

 

 

 

بنویسید جنون داشته، ناقل بوده است

 

 

 

در جهانی که بوَد حجم ریا پانصد گیگ

 

 

 

دل این نفله به پهنای دو پیکسِل بوده است

 

 

 

 

 

 

.... چند تُن شعر از او مانده، رفیقان بخرید

قفسش برده به باغی و دلش شاد کنید!!!

 

 


تاريخ : سه شنبه 15 مرداد 1392 | 23:52 | نويسنده : سحر
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد